پیکسل خط خطی

بخند به بلندی های بادگیر

پیکسل خط خطی

بخند به بلندی های بادگیر

ازخیال هایم فراری ام ازان دختر خوشبخت وزیبای درون خیال هایم که بنفش بنفش است فراری ام ازخنده های درون خیال هایم فراری ام خیالها وارزوها مرامیکشند خیالات دست نیافتنی و دور خیلی دور همانند بنفش  رنگین کمان دراسمان پس ازباران که هرچه دستانم رادرازکنم نمیتوانم لمسش کنم..ازادمهای مهربان درون خیال هایم خسته ام  ازاین همه دنیای بنفش خیالاتم و دنیای زشت اطرافم فراری ام دلم هم اغوشی را میخواهدکه مثل من ببیند وبداند مثل من چشم هایش بنقش باشد وخنده هایش بنفش تر دلم رفاقتی را میخواهدکه درون ان نیازبه توضیح خودنداشته باشم وبتوانم همین باشم همین بودن سخت است ادم نمیتواندپیش هرکسی همین چاق زشت دماغو باشد که بنفش هم نیست ..میدانی چه میگویم؟

نمیخواهم ناله کنم نمیخواهم بگویم همه همه چیزسیاه است ولی دنیا درون خاکستر های سیگارهایی که یواشکی دودکردم گرفتارشده است وادمها باردپای گلی شان درون دنیایم خاکستری را سیاه تر وسیاه ترمیکنند اما هنوز درون دلم دختری بنفش زندگی میکندکه میخندد که میخواند که دوست دارد ودوست داشته میشود که هنوز هنوز هنوز 17 سالگی اش بنفش ترین بنفش دنیاست..


_بنفش رنگ موردعلاقه ام است..

_بنفش باشیم..

نظرات 2 + ارسال نظر
شیرین شنبه 21 مهر 1397 ساعت 13:42

بقیه رو بریز دور خودت باش

شیرین شنبه 21 مهر 1397 ساعت 13:41

با خاکستری ا سیاها روبه رو شو برو تو دلشون تا برسی به همون دختر بنفش توی دلت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.